کارگر و آفتاب
امام صادق ( ع ) جامه زبر کارگری برتن ، و بیل در دست داشت ، و در بوستان خویش سرگرم بود . چنان فعالیت کرده بود که سرا پایش را عرق گرفته بود .
در این حال ، ابوعمر و شیبانی وارد شد ، و امام را در آن تعب و رنج مشاهده کرد . پیش خود گفت ، شاید علت اینکه امام شخصا بیل به دست گرفته و متصدی این کار شده این است که کسی دیگر نبوده ، و از روی ناچاری خودش دست به کار شده ، جلو آمد و عرض کرد : " این بیل را به من بدهید ، من انجام میدهم " .
امام فرمود : " نه ، من اساسا دوست دارم که مرد برای تحصیل روزی رنج بکشد و آفتاب بخورد " ( 1 ) .
وبلاگ مدرسه فجر دختران...
ما را در سایت وبلاگ مدرسه فجر دختران دنبال می کنید
برچسب : داستان گوهرشاد و کارگر,داستان من و کارگر, نویسنده : dabestanefajre1a بازدید : 197 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 12:44